آروشاآروشا، تا این لحظه: 10 سال و 14 روز سن داره

فرشته کوچولوی من ....

عکس 8 هفتگی شما از شکمم

ببین شکمم چقدر کوچولو بود، ولی الان شما کلی شکم مامانی رو بزرگ کردی البته هنوز عکس نگرفتم تو اولین فرصت، جدید ترین عکس از شکممو میزارم...                                                                     ...
12 آبان 1392

11 هفتگی هلوی من

سلام عشق مامان سلام خوشگل من !!!   ببخشید خیلی وقته نیومدم چیزی بنویسم باور کن حالم خیلی بد بود البته یه کوچولو هم تنبل بودم وااای اصلا نمی دونم از چی بگم. اول اینکه اولین سونو رو توی 7 هفته و 3 روز دادم که فهمیدم قلب کوچولوت تشکیل شده.وایی هیچ وقت اون لحظه رو یادم نمیره وقتی تو مانیتور دیدمت اشک توی چشام جمع شد. وقتی واسه بابایی تعریف کردم کلی بهم حسودی کرد که تونستم ببینمت. خلاصه هفته ی قبل هم عروسی دختر خاله نفیسه من بود کلی اونجا با بابایی قر دادیم یه رقص 3 تایی واسه اولین بار راستی تو هفته 8 هم یه عکس از شکمم گرفتم که بعدا وقت کردم میزارم تو وبت. و امااااااااااااا   دیروز رفتم سونو ان...
22 مهر 1392

جشن حضورت

سلام عشقم، سلام کنجدم! فدات بشم الهی، ٤ روز پیش صبح من و بابایی از تایلند برگشتیم خونمون. بابایی خیلی خسته بود چون از تهران تا اینجا داشت رانندگی می کرد و توی هواپیما هم اصلا نخوابید، واسه همین تا رسیدیم خونه خوابش برد. منم سریع رفتم یه بیبی چک گذاشتم، همه ی دستم داشت می لرزید همش صلوات می فرستادم یهو دیدم یه خط کمرنگ افتاد کنار اون خط پر رنگه، فهمیدم کنجد مامی الان تو دلشه انقدر خوشحال شدم، مثل دیوونه ها بلند بلند می خندیدم. پریدم تو اتاق و بابایی رو بیدار کردم بیچاره ترسید فکر کرد یه اتفاق بدی افتاده که اینجوری بیدارش کردم. ولی وقتی بهش گفتم بابا شدی خیلی خوشحال شد من و بوسید و بهم تبریک گفت.(ولی همچنان گیج میزد  ). شب همون ...
6 شهريور 1392

باز هم...

امروز رفتم پیش یه دکتر جدید کلی کپسول و قرص واسه من و شو شو داد ولی گفته باید یک ماه صبر کنم بعد اقدام کنم ای خدا چقدر باید صبر کنم؟ ولی امیدوارم ماه بعد نتیجه بگیرم... ...
2 مرداد 1392

اي خدااا

اين ماهم نشد امروز بيبي گذاشتم ولي منفي بود. خدا جون ديگه نميگم اين ماه بهم نيني بده ديگه زمانشو مشخص نمي كنم جون اينطوري تو ناراحت ميشي ديگه ميگم هر وقت خودت صلاح ميدوني هر وقت خودت مي خواي فقط صبر منو امتحان نكن تو كه بهتر از هر كسي ميدوني از بچگي عجول بودم انشالله ماه هاي ديگه منم ني ني دار ميشم. خدا جونم دوست دارم...
2 مرداد 1392

انتظار...

سلام عزیز دلم با اینکه نمی خواستم نا امید باشم این ماه ولی یه حس درونی میگه که این ماه هم نمیای ولی من ناراحت نیستم میدونم حتما صلاحمونه که الان نیای...من مطمئنم که تا یکی دو ماه دیگه میای.فقط این انتظار یکم سخته. راستی منو بابایی یه خونه ی خوشگل واست خریدیم  میدونم که خیلی باهاش بازی می کنی و ازش خوشت میاد اگه وقت کنم عکسشو برات میذارم...   ...
30 تير 1392