عید 93
سلام عشق کوچولوی من... عید سال 93 هم تموم شد و تو الان 256 روزه که تو شکم من و با منی. خیلی زمان زیادی نمونده تا اومدنت و حس کردن بوی قشنگ بدنت... توی عید وقت نشد بیام و از اتفاق هایی که افتاد بگم، الان به طور خلاصه همشو میگم: امسال لحظه ی تحویل سال نو 29 اسفند 92 ساعت 8:27 شب بود... من و بابا مهدی لباسای نومونو پوشیدیم و پای سفره هفت سین کنار هم نشستیم... امسال سومین عیدی بود که من و بابا پیش هم بودیم و اولین عیدی بود که یه کوچولوی نازنین بینمون بود ( البته تو شکم من ). بعد از تحویل سال کلی عکس گرفتیم و رفتیم خونه ی مامان سا اینا، اونجا هم کلی عیدی از بابا سی و مامان سا گرفتیم، شام هم سبزی پلو با ماهی بود. روز اول عید نهار خ...
نویسنده :
مامی
13:35